Post 41

ساخت وبلاگ
,, سلام.خیلی وقته ننوشتم،نمی دونم از چی بگم از کدوم حالم.پیش از هر چیزی خدایا شکر گذارم برای همه چی و بخصوص دختر گلم به بخشیدی به من.مدتی هست کسی که به عنوان هم سفر زندگیم نگاهش میکنم انتظار این که تویه هر شرایطی باهم باشیم و دل هم دیگر رو نرنجونیم ولی همه چیز عوض شده.مدتی هست که خیلی اذیتم میکنه خیلی ازم انتقاد های بی جا و بی ربت میگیره.جوری که از خودم بدم میاد هیچ اعتماد به نفی برام نمونده ویرونم کرده،جوری هر جایی میرم اگه دست خودم باشه و بخاطر اطرافیانم نباشه فقط سکوت می کنم ،من هر چی فکر میکنم کار اشتباهی نمی کنم حرف بدی نمیزنم بی احترامی نمی کنم ولی خسته م کرده از انتقاد های بیجاش.وقتی بهش میگم حالی نمیشه فقط حرف خودشو قبول داره و جوری به خودش باور داره که هرچی میگه درسته و دست ترین آدم این زمینه ولی این جوری نیست هیچ کس بی عیب و نقص نیست .خیلی عذاب میشکم الان سه روزه که به سخی روحم در عذابه چون سه روزه که هیچ توجهی بهش نمی کنم و خیلی کم حرف میزنم باهاش میخوام این راهو امتحان کنم ببینم نتیجه میده.مثل خودش باشم.به ازایه این عذاب دادم بی محبی هاش هم بمونه که هیچ محبتی بینمون نیست و من خیلی بدم میاد از این و خیییییلی زیاد بهش گفتم به طرز خوشی و دعوا و شوخی، داد فریاد و حتی با حس محبت هم گفتم ولی هیچی ....حال دلم خیلی بده انگار چند دست تند دلم رو گرفتن دلم خییییلی گرفته .و هر از گاهی گریم میگیره و......ای کاش همه چیز مثل اوایل زندگی مون بود همیشه با خودم میگفتم خدایا من چه کار خیری کردم که این جوری خوش بختم کردی ولی الان شریک زندگیم کاری کرده که حس دل تنگی و بد بختی میکنم.تنها کسی که باعث میشه کمی حالم خوب بشه دخترمه الهی همه درد و بلاش به جونم شکر خدا دخترم دوسال تموم کرده Post 41...ادامه مطلب
ما را در سایت Post 41 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4iloveyouhana4 بازدید : 16 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1402 ساعت: 15:21

سلاماولین چیزی که میگم.خدتیا شکرت که دخترم رو بهم بخشیده و الان دخترم 16ماهش هست الهی قوربونش بشم.دختر گلم اسم منو یاد گرفته و هر روز یه چیز جدیدی یاد میگیره که دوست دارم بخورمش نفس من.و عشقمم سرش شلوغه و دغ دغه اینو داره که زود خونه مون که در حال ساخت است تموم بشه و بریم خونه خودمون.و با وجود تموم مشکلات زندگیم و عصاب خوردی هام بازم میگم خدایا شکرت بخاطر نعمت های که بهم بخشیدی بخاطر دختر گلم بخاطر عشقم.بخاطر مادر و پدر و برادرم.و تن سالمم و این که خدایا خودت کاری کردی خونه خودمون رو بسازیم خدایا خودتم کمک کن که تمومش کنیم.خیلییییی دوست دارم دختر گلم باعث شدی حس مادر شدن که بهترین و طوی تموم دل هره های که داری آروم ترین حس دنیا رو تجربه کنم الهی قوربون نفس هات بشم دل مامانی.عشقم نفسم همسر مهربونم خییلیییی دوست دارم تو باعث شدی تو زندگیم عشق پاک رو تجربه کنم .الانم شدی تموم دل خوشیم و خوشی زندگیم .پدر و مادر و برادر عزیزم خیلیییی دوستون دارم چون همیشه بهم حس خوبی میدید که خانواده خوبی دارم .و زندگی من یعنی تموم خانواده من....... Post 41...ادامه مطلب
ما را در سایت Post 41 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4iloveyouhana4 بازدید : 50 تاريخ : پنجشنبه 6 بهمن 1401 ساعت: 13:22

سلام به همه زندگیم و تنها دختر گلم خیلی وقته نیومدم پست بزارم میخوام از اتفاقات زندگیم مثل همیشه بنویسم.برای سالگرد ازدواج مون عشقم منو سورپرایز کرد و شب وقتی که برگشت خونه برام کیک مورد علاقه ام اورد و یه شاخه گل خیلی زیبا در حالی که من فکر می کردم که اصلا یادش نیست.و یه ماه بعد از سالگرد ازدواج مون تولد نفسم بود که بخاطر این که روز های اخر بارداریم بود و شکمم خیلی بزرگ بود نتونستم برم براش کیک سفارش بدم خودم برایش یه کیک خوش مزه درست کردم با غذا های مورد علاقه عشقم.و پنچ روز بعد از تولد عشقم زایمان کردم و خدا بهمون یه دختر خانم قشنگ بخشید که مث فرشته ها میمونه.زایمانم خیلی سخت بود ولی در اخرش وقتی بچه ام رو روی سینم گذاشتن همه سختی ها و درد یادم رفت .همون لحظه گریه م گرفت و خدا رو شکر کردم بخار این نعمت بزرگ که به من و عشقم بخشیده.ای خوا جون دخترم چقد قشنگه ماشاالله مث فرشته ها میمونه .الان 40روز که ما شدیم خانواده سه نفره.بهترین حس دنیا برای یه زن اون لحظه است که مادر میشی یعنی بچه ات له دنیا میاد یعنی نمی دونم چه جوری بگم که چه حسی یه  .الهی قوربونتون برم عشقم و دختر گلم شما نفس دل و جون من هستی ❤️❤️❤️ Post 41...ادامه مطلب
ما را در سایت Post 41 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4iloveyouhana4 بازدید : 64 تاريخ : چهارشنبه 1 تير 1401 ساعت: 22:49

سلام به همه زندگیم و تنها گل زندگیم.این بار میخوام برای دختر یکی یه دونه گلم هم بنویسم.تنها گل زندگیم دختر قشنگم هالین جان تو روح و جان من هستی .بابودن تو حس مادر شدن رو تجربه کردم.دختر گلم الهی هرچی درد و بلای تو هست بیفته روی من الهی هیچ وقت ناخوشی و ناسلامتیت رو نبینم .شکر خدا الان دختر کوچولویی که به دنیا امد کمی بزرگ شده و الان توی هشت ماه است دختر ماه من.و همسر جونم الهی قوربونت برم.ازت دل خورم چون مث اوایل زندگیمون به زبون نمی یاری که دوستم داری یا حرف های عاشقانه رو بو خیلی کم منو می بوسی.ولی ناگفته نمونه که میدونم که چقدر منو دوست داری و من برات مهم هستم خیلی دلم خوشه که هسری مثل تو اقا و مهربون دارم .ولی خیلی وقتا دلم تنگ میشه برای حرف زدن های عاشقانه ات برای روز های اوایل زندگی مون Post 41...ادامه مطلب
ما را در سایت Post 41 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4iloveyouhana4 بازدید : 77 تاريخ : چهارشنبه 1 تير 1401 ساعت: 22:49

  سلام این بار خیلی دلم گرفته چند ماه تحمل میکنم ولی هر روز بدتر میشه.اخه خدایا مگه محبت کردن کار سختی هستش .اخه خدایا چرا بهادین این قدر عوض شده باهام.اوایل زندگی مون از نظر خودم خوشبخت ترین زن این دنیا بودم و اگر هم کمی داشتم از نظر مادی  اصلا مهم نبود برام چون روحم شاد بود و غرق مهر و محبت و عشق همسرم بودم .ولی الن تشته محمت همسرم هستم.شنبه تپلدم بود اگه بگم کم گذاشته برام بی انصافی میکنم برام کیک خیلی قشنگی سفارش داده بود یه اپل واچ خرید بود کادو.که خیلی دلم رو خوش کرد.ولی در کل خیلی تغییر کرده من محبت کردن رو با هیچ‌چیز توی این دنیا عوض نمی کنم.یعنی میگم اگر نان نداشته باشم و فیر فقیر باشیم ولی محبت بینمون باشه دیگه هیچی مهم نیست.بخدا خیلی حسرت اون اوایل زندگی مون رو میخورم.ای کاش بهادین مثل اون روزا میشد.خیلی بی طاقت و دل تنگ بهادین اون وقتام‌شدم.خدایا به خاطر بزرگی و پاکی و عزیز ی این ماه رمضان مبارک مهر و محبت دوباره به زندگیم بر گردد. کاش الان تنها بودم پر به دل خودم گریه میکردم. Post 41...ادامه مطلب
ما را در سایت Post 41 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4iloveyouhana4 بازدید : 67 تاريخ : چهارشنبه 1 تير 1401 ساعت: 22:49

 سلام همه وجودم  بهادینم همه زندگیم بی اندازه دوست دارم عشقم. روز تولدم عشقم نتونست برام تولد بگیره ولی برام جبران کرد خونه پدرم بودم شب بعداز شام برگشتیم خونه در رو باز کردم شمع و بادکنک هارو دیدم و Post 41...ادامه مطلب
ما را در سایت Post 41 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4iloveyouhana4 بازدید : 81 تاريخ : شنبه 11 بهمن 1399 ساعت: 21:12

سلام  خیلی وقته نیومدم پست بزارم این اولین پستمه که با گوشی تازم مینویسم. راستش دلم گرفته ....... خیلی بی طاقت زور های اول زندگی مون شدم خیلی بی طاقت اون نگاه های پر از عشق همسرم شدم الان که فکر میکنم Post 41...ادامه مطلب
ما را در سایت Post 41 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4iloveyouhana4 بازدید : 95 تاريخ : شنبه 11 بهمن 1399 ساعت: 21:12

سلام  تمام وجودممن قبلش میخوام ازت معذرت بخوام واسه اینکه خیلی دیر یا خیلی خیلی کم میام رو وبلاگمون ولی این رو بدون من تنهات نمیزارم  عشقم.خلاصه من باید رو تاریخ۱۳۷۷/۱/۲۰ میومدم و سالروز به دنیا اومدن Post 41...ادامه مطلب
ما را در سایت Post 41 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4iloveyouhana4 بازدید : 119 تاريخ : چهارشنبه 17 ارديبهشت 1399 ساعت: 7:44

سلام کم کم داره سال 98هم تموم میشه برای من سال خوبی نبود و فکر کنم برای اکثر مردم ایران هم.و این ویروس کرونا هم که تموم دنیا رو گرفته هر بار فیلم مردمی رو میبینم که مرده اند دلم خیلی تنگ میشه.خدایا از Post 41...ادامه مطلب
ما را در سایت Post 41 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4iloveyouhana4 بازدید : 142 تاريخ : چهارشنبه 6 فروردين 1399 ساعت: 11:50

سلاماز چی بگم از چشمی که اشکاش میریزه از دلی خیلی تنگه از فکر و عصابی که داغونه.نمی دونم از چی بگم امروز با کلی دل خوشی و ذوق لباس قشنگ پوشیدم رفتم خونه پدرم و برای شام خونه پدرم بودیم خیلی دلم خوش بو Post 41...ادامه مطلب
ما را در سایت Post 41 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4iloveyouhana4 بازدید : 118 تاريخ : چهارشنبه 6 فروردين 1399 ساعت: 11:50